شرح زیارت وارث - جلسه ۷

مجموعه شرح زیارت وارث از حاج آقا انصاریان

شنبه، 17 مهر 1395

49 دقیقه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

در همه جلسات گذشته این مجلس شنیدید وجود مبارک حضرت ابی عبدالله الحسین تمام ارزشهای آدم و پنج پیغمبر اولوالعزم الهی را به ارث بردند. اولا این ارث‌بری با این کیفیت نشان‌دهنده این است که ظرفیت وجودی حضرت سید الشهدا از هستی گسترده‌تر بوده.

دلیل دارم یا دلائلی دارم یک دلیلش را برایتان بگویم درباره ظرفیت وجودی حضرت حسین پیغمبر اکرم بنا به نقل امام صادق روایت در جلد دوم اصول کافی است، یک سخنرانی دارند درباره قرآن، این برای خود من هم ثابت شده که الان بیست جزء قرآن را در چهل و یک جلد تفسیر کردم. موجود است سه جلدش چاپ شده.

فرمودند لا تحصی عجائبه، شگفتی‌های قرآن قابل شمردن نیست و لا تحصی تبلی غرائبه، گوهرهای این کتاب کهنه شدنی نیست، پانزده قرن است برفراز همه علوم در حرکت است، پایین نیامده، نمی‌آید، خب وقتی که حقایق این کتاب قابل شمردن نباشد، این حقایق بی‌شمار عینیتش نه روی کاغذ در کجاست؟ قرآن می‌گوید نزل علی قلبک روح الامین، کل حقایق غیرقابل شمارش این کتاب در قلب تو است.

اگر آسمانها و زمین و کوهها گنجایش نزول قرآن را داشت بر آنها نازل می‌شد قرآن گنجایش می‌خواهد ولی پروردگار می‌فرماید إِنّٰا عَرَضْنَا اَلْأَمٰانَةَ عَلَى اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اَلْجِبٰالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهٰا ﴿الأحزاب ، 72﴾ من در عالم تکوین این کتاب را به کل آسمان‌ها و زمین و کوهها ارائه کردم از پذیرفتنش به قول ما عذرخواهی کردند، چون گنجایشش را نداشتند، در سوره حشر می‌فرماید لَوْ أَنْزَلْنٰا هٰذَا اَلْقُرْآنَ عَلىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خٰاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اَللّٰهِ ﴿الحشر، 21﴾، اگر این قرآن را به کل کوهها ارائه می‌دادم درجا متلاشی می‌شدند و گرد و غبارشان به باد می‌رفت.

چقدر قلب پیغمبر گنجایش دارد؟ امام حسین می‌گوید خدا صد و چهارده کتاب نازل کرده علوم آن صد و چهارده تا را آورده در قرآن یک جهان بی‌نهایت در قلب پیغمبر است و حضرت حسین در ارث‌بری از یکی از انبیائی که ارث برده پیغمبر اکرم است، این گنجایش وجود امام، ظرفیت امام.

خب این ظرفیت برای ما هم قابل درک نیست، اما یک درسی وجود مقدس ایشان به همه جهانیان داده و آن این است که می‌گوید بیایید ارث‌بر انبیاء خدا باشید، در حد خودتان امیرالمومنین یک نامه بسیار مهمی دارند به استاندار بصره، که استاندار تعیین شده خودشان هم بود بسیار مرد بزرگ، با کرامت، و استان را خیلی خوب اداره می‌کرد، حضرت بهش نوشتند علی و ان امامکم قد اکتفی من دنیاکم بتمریه و من طعمه بقرصین، عثمان ابن عمیر، استاندار محترم من من که رئیس جمهور این کشور پهناور عظیم هستم از لباس تن به یک پیراهن کهنه قنائت کردم، از خوراک شکم به دو تا نان جو در بیست و چهار ساعت قنائت کردم، اما این را به تو ننوشتم که تو هم حالا فردا لباسهایت را درآور یک پیراهن کهنه بپوش، آبگوشت و برنج و غذاهای دیگر رانخور نان جو بخور، به حضرت وقتی آدم نگاه می‌کند بهتش می‌برد که این چه زندگی بود، به استاندار می‌نویسد انکم استاندار یک نفر بود امام ضمیر جمع آورد انکم کل شما، تا قیامت لا تقدرون علی ذلک، قدرت زندگی به شکل علی را ندارید.

اما شمامردم بیایید در چهار چیز به من کمک بدهید، دل من را شاد کنید، من را خوشحال کنید، و لکن اعینونی بورع، بیایید با پاکدامن زیستن علی را کمک کنید، بیایید بدون گناه زندگی کنید، بیایید بدون مخالفت با خدا زندگی کنید و اجتهاد، بیایید از تنبلی دربیایید از خواب فراوان دربیایید، بیایید پروانه‌وار آدم متحرکی بشوید، بیایید و وارد همه کوشش‌های مثبت بشوید، اهل مطالعه بشوید، اهل حفظ کردن مسائل عالی بشوید، اهل خدمت به مردم بشوید، اهل احسان به پدر و مادر بشوید، دریای محبت و عاطفه نسبت به دیگران بشوید، اجتهاد یعنی تحرک، تحرک فراوان و می‌شود آدم متحرک باشد خیلی هم خوب می‌شود.

گاهی طلبه‌های قم به من می‌گویند شما روزی چند ساعت کار می‌کنید؟ می‌گویم خب من خودم بگویم ممکن است باور نکنید اما یک بار بیایید پیش من من اغلب از شش یا هفت صبح اگر منبر نداشته باشم که بروم بیرون و برگردم کار نوشتن، حفظ کردن، نظام کردن، تصحیح کردن کتابهایی که دارد چاپ می‌شود را شروع می‌کنم اغلب تا یازده شب. سیزده ساعت چهارده ساعت. می‌گویند خسته نمی‌شوید؟ می‌گویم امیرالمومنین گفته اجتهادداشته باشیدنه خودت را وفق بده با کل حرکات مثبت، چراخسته بشوم؟ چرا؟ مگر خدا ما را برای خستگی آفریده؟ خودش در قرآن می‌گوید من شما را برای کوشش کردن و رنج کشیدن آفریدم مرد باشید، این دو، و عفت شما به من کمک بکنید با عفت زبان، فحاش نباشید، با عفت چشم چشم‌چران نباشید، با عفت گوش دری وری گوش ندهید و بگویید عجب اینجور است گوش ندهید این آقا دزد است این آقا می‌بینید خانه‌اش را این اگر دزد نبود که اینجور خانه نمی‌ساخت، اینجور ماشین نمی‌خرید، مخصوصا الان در این تلفن‌های همراه که نود درصد دروغ و شایعه و مسائل گناه پخش می‌شود امیرالمومنین فرمود با گوش ندادن به دری وری‌هایی که در جامعه جریان دارد به من کمک بدهید با نخوردن لقمه حرام به من کمک بدهید و السداد درستکار باشید، این را که می‌توانید، ما نمی‌توانیم مثل ابی عبدالله از حضرت آدم و پنج پیغمبر اولوالعزم و امیرالمومنین ارث ببریم این گنجایش را نداریم این ظرفیت را نداریم، به آن کیفیت هم از ما نخواستند چون ظرفیتش را نداریم ولی به قول امیرالمومنین در بعضی از امور که شما را تصفیه کند سالم بار بیاورد سالم زندگی بکنید محبت بکنید به مردم مشکل مردم را حل کنید این را که می‌توانید به من کمک بدهید.

خب ما رسیدیم به این جمله السلام علیک یا وارث ابراهیم خلیل الله، من هنوز نتوانستم خلیل الله را برایتان معنی بکنم در دل خلیل اللهی یک واقعیات بسیار مهمی قرار دارد که ائمه ما معنی کردند و از این دل خلیل اللهی درآوردند آن باشد فعلا ما هفت حقیقت را که ابی عبدالله از ابراهیم ارث برده را داریم درباره‌اش حرف می‌زنیم این هفت حقیقت در آیات پایانی سوره مبارکه نحل است دومی این است کان ابراهیم امة این را دو جلسه معنی کردم قانتا لله، قانت اسم فاعل است، معنی مضارعش را می‌دهد، دلالت بر تداوم و پیوستگی دارد، قانت.

قانت یعنی چی؟ یعنی ابراهیم در همه جهات زندگیش عبد بود، عبادت فقط نماز و روزه نیست خوب نگاه کردن به مردم در دین ما عبادت است، شما سر صبحانه و نهار و شام بنشینید به نیت اینکه خدایا می‌خورم توان بگیرم کار مثبت بکنم خوردنتان عبادت است مرحوم حکیم سبزواری در حاشیه منظومه‌اش منظومه حکمتش که یکی از مواد درسی علوم انسانی دانشگاه‌های کانادا هم هست یکی از روایاتی که در حاشیه منظومه حکمتش نقل کرده است این است که می‌فرماید شما لقمه را برای خدا از سر سفره بردارید بگذارید در دهانتان بخورید قیامت بهتان پاداش می‌دهم چون عبادت کردید چون با نیت مستقیم غذا خوردید با نیت مستقیم. ازدواج در اسلام عبادت است زن و شوهر حق زناشویی همدیگر را رعایت بکنند عبادت است، پس زدن شوهر، پس زدن زن خلاف خداست.

مادر حامله می‌شود نه ماه دارد خدا را عبادت میکند اما اینجا یک قیدی را هم باید ذکر بکنم خیلی من غصه می‌خورم برای اهل گناه، هیچ ارتباطی هم با آنها ندارم ولی غصه‌دارم که چرا یک خانمی به خاطر بی‌حجابی‌ بی‌نمازی، روزه نگرفتنش حامله می‌شود چون خدا او را مومنه نمی‌شناسد و قبول نمی‌کند از این نه ماه حاملگی هیچی گیرش نمی‌آید، اما یک خانم با حجاب متدینه از لحظه‌ای که حامله می‌شود وارد در گردونه عبادت می‌شود شب یا روزی که بچه را به دنیا می‌آورد پیغمبر می‌فرماید با جدا شدن بچه از بدنش تمام گناهان گذشته‌اش بخشیده می‌شود مومن یادتان نرود، این هم باز حرف دارد خیلی در نهج البلاغه و در روایات بچه که به دنیا آمد پیغمبر می‌فرماید فرقی نمی‌کند دختر یا پسر، از لحظه اولی که مادر بچه را به سینه‌اش می‌گیرد بچه شیر می‌مکد تا دو سال تمام البته با احتساب زمان حمل، اگر بچه شش ماهه به دنیا بیاید بیست و چهار کامل باید شیر بدهد به او می‌شود سی ماه حمل و شیر خوردن، هفت ماهه به دنیا بیاید می‌شود بیست و سه ماه، هشت ماهه بیست و دو ماه، نه ماهه بیست و یک ماه حالا در این دو سالی که بچه شیر می‌خورد خوب مادرها دقت بکنند همه چیز ما می‌تواند عبادت باشد، هر یک بار که بچه سینه مادر را فشار می‌دهد برای دوشیدن شیر یک بار، من تا حالا ندیدم در کتابها که متعارف حساب کرده باشند بچه در دو سال چند بار سینه مادر را فشار می‌دهد دویست هزار سیصد هزار یک میلیون دو میلیون نمیدانم، ولی پیغمبر به ام سلمه فرمود هر یک بار که بچه سینه مادر را فشار می‌دهد خدا در پرونده مادر ثواب آزاد کردن یک برده از اولاد اسماعیل جدم را در پرونده زن می‌نویسد غوغایی است. معرکه‌ای است.

خب پدر اینجا چه سهمی دارد؟ آن چی گیرش می‌آید از این اولاد؟ اولاد پسر بماند پیغمبر می‌فرماید پدری که خدا بهش دختر می‌دهد چند سال این دختر در دنیا زنده است، ممکن است صد سال زنده بماند نود سال زنده بماند، ممکن است پدر شصت سال است مرده باشد و دختر هنوز زنده است، رسول خدا می‌فرماید شما پدرها دقت بکنید هر بیست و چهار ساعتی که باز مومن مومنه این حرفی است که امیرالمومنین و قرآن رویش اصرار دارند پاداشها برای مردان مومن است، کسی که خدا را قبول ندارد، عبادت را قبول ندارد، به خدا چه ربطی دارد پاداش بهش بدهد من اصلا خدا را قبول نکردم و ندارم مثل این میماند که اگر پاداش ازش بخواهم این که در میدان آزادی معمار دیوار یک خانه تعمیر کند پنج روز طول بکشد دو میلیون مزدش است، خانه را بعد از پنج روز رها کند برود تهرانپارس در خانه مشت علی را بزند بگوید مزد پنج روز معماری و بنایی ما را بده مشت علی می‌گوید آقا مگر دیوانه شدی من اصلا تو را تا حالا ندیدم به من چه چه می‌گویی؟ کسی که خدا را دوست ندارد عبادت هم ندارد مرد و زن، درمانگاه ساخته، بیمارستان ساخته ده تا یتیم را آورده بزرگ کرده این قیامت از خدا طلبی ندارد به خدا چه مگر طرف حسابش خدا بوده؟ مگر کارفرمایش خدا بوده؟ این خب کار خیر خیلی کرده دائم هم می‌گفت عالم خدا ندارد خب به خدا چه که مزدش را بگیرد، این را لحاظ بکنیم هم ما مردها هم ما خانم‌ها، پاداش برای المومنین و المومنات است نه برای الکافرین و الکافرات نه برای المنافقین و المنافقات، نه برای المشرکین و المشرکات.

پدر چی گیرش می‌آید؟ دختر فرض کنید صد سال بماند، پیغمبر می‌فرماید هر بیست و چهار ساعتی که از زمان ولادت بر عمر دختر می‌گذرد ثواب یک سال کامل عبادت را خدا در نامه عمل پدر می‌نویسد، همه چیز اسلام عبادت است، مردم خیلی‌هایشان فکر می‌کنند عبادت یعنی نماز و روزه اما اینجور نیست، شما به آیات قران مراجعه کنید من یک آیه را حالا برایتان می‌خوانم وجود همه انبیا عبودیت بوده وجودشان، یعنی نفس هم که می‌کشیدند چون برای خدا نفس می‌کشیدند عبادت بود. نفس می‌کشیدند. راه می‌رفتند عبادت بود.

وَ قٰالَ إِنِّي ذٰاهِبٌ إِلىٰ رَبِّي الصافات ، 99﴾، می‌گوید تمام حرکت من ابراهیم می‌گوید به سوی پروردگارم است، من یک دانه قدم با غفلت برنداشتم یک نگاه با غفلت نکردم، بدون اینکه آیه را تفسیر بکنم راجع به کل انبیاست، وَ جَعَلْنٰاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا وَ أَوْحَيْنٰا إِلَيْهِمْ فِعْلَ اَلْخَيْرٰاتِ وَ إِقٰامَ اَلصَّلاٰةِ وَ إِيتٰاءَ اَلزَّكٰاةِ وَ كٰانُوا لَنٰا عٰابِدِينَ ﴿الأنبياء، 73﴾.

وجود این صد و بیست و چهار هزار پیغمبر بندگی محض بوده، خب قانت یعنی عابد، اما خدا به این قانت قید زده، قانتا لله، ابراهیم تمام حرکاتش عبادت بود و لله بود، یعنی عیار خلوصش کامل بود، ما نمی‌توانیم بشماریم چند تا مومن در جنگ‌ها از زمان آدم تا الان که جنگ حق و باطل در مدافعین حرم است شمشیر زدند، اسلحه زدند، نمی‌دانیم چند تا، اما در همه این مومنان جهان فقط برای یک نفر پیغمبر فرمود ضربت علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین، آن زمانی که امیرالمومنین این ضربت را زده بیست و سه سالش بوده آن زمانی که خواسته این ضربت را بزند چون جنگجو خیلی فرز است، تا شمشیر را برده بالا و آورده پایین و پای عمرو ابن عبدود را قطع کرده بیست ثانیه شاید نکشیده، علی شمشیر زدنش لله بود، نه در سن بیست و سه سالگی برای سینه سپر کردن و در کوچه‌های مدینه با افتخار راه رفتن که من کشنده قویترین پهلوان عرب بودم اصلا تا آخر عمرش حرف این مسئله را نزد، این بیست ثانیه ده ثانیه هر چی بوده در سن بیست و سه سالگی پیغمبر می‌فرماید این عبادت علی برتر از عبادت کل جن و انس است تا قیامت.

چرا مومنان دیگر هم که شمشیر زدند، چون عیار خلوص امیرالمومنین بیست و چهار عیار بوده، عیار خلوص شمشیرزنی عمار و مالک اشتر و حمزه ا ز بیست و سه به پایین بوده نرسید عیار خلوص آنها به امیرالمومنین. امام حسین کل عبادت پیوسته ابراهیم را در همه شئون زندگی با همان عیار خلوص به ارث برد. من روی منبر تعارف نمی‌کنم شکسته نفسی هم نمی‌کنم که شما دردلتان بگویید چه آدم متواضعی است نه، هیچ شکسته نفسی نمی‌کنم من بهتان بگویم من هنوز نفسم از دست شیطان رها نشده پیشم نیست که بشکنم پیش یک بیگانه است خیلی هنوز کار دارد که از این بیگانه نفس را آزاد بکنیم، شکسته نفسی نمی‌کنم روی منبر انبیا راست می‌گویم من این جمله زیارت اربعین را لمس نمی‌کنم نه عقلم نه دلم، نمی‌فهمم.

امام باقر می‌گوید بذل محجته فیک حسین ما بدون کمترین توقعی از تو خونش را بذل در تو کرد نه در راه تو، بذل فیک نه فی سبیل الله بذل یعنی بپرداز و برو دیگر پشت سرت را نگاه کن، آمد این هفتادو دو نفرش را و خودش را و بچه شش ماهه‌اش را بذل کرد پشت سرش هم نگاه نکرد یعنی اصلا به ذهنش نیامد که من این کار را کردم که فردا چه پاداشی به من بدهد هیچی. حسین جلوه تام توحید است حسین را با این حادثه یعنی علی اکبر و قمر بنی هاشم و آن یاران با عظمت و علی اصغر را داده که فردا سیصد هزار تا درخت گلابی و سیب و خربزه و هندوانه و شربت‌های عالی در بهشت بهش بدهند یعنی اینقدر ابی عبدالله ظرفیت کمی داشته؟

امام حسین قیامت کجاست؟ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ ﴿القمر، 55﴾، شما همین آیه را بردار ببر قم پیش همه مراجع و مدرسین بگو این مقعد صدق را به من بفهمانید می‌گویند ما نمی‌توانیم، کجاست امام حسین، یک روایتی دارد باز آن هم من نمی‌فهمم یکی از یاران عالی امام صادق گفت یابن الرسول الله قبر ایشان را در حرم بشکافند بدن آنجاست؟ امام فرمود حسین ما کنار خدا در عرش اراده و رحمت خداست نه در خاک. شما می‌فهمی من نمی‌فهمم.

حضرت به یکی از شیعیان خوبشان در کوفه فرمودند حسین ما را زیارت می‌کنی؟ گفت آقا شما زیارت می‌کنی خودتان از مدینه می‌آیید کربلا؟ اصلا کوههای عالم طاقت این حرفها را ندارد امام صادق فرمود به من می‌گویی که تو هم حسین را زیارت می‌کنی، چگونه به زیارت کسی نروم که خدا او را زیارت می‌کند، این یعنی چی؟ خیلی چیزها را من می‌خواهم بگویم روی منبر برای ایشان دیگر کم طاقت شدم خیلی یک خرده جوانتر که بودم تحملش را داشتم بگویم اما الان نه قلب آدم را از کار می‌اندازد، چگونه زیارت نکنم این روایت در کامل الزیارات است من از مهمترین کتابها حرف می‌زنم، من کتابهای معمولی و عادی را اصلا باز نمی‌کنم، کامل الزیارات یقینا از کتاب کافی معتبرتر است از کتابهای دیگر شیعه هم معتبرتر است مجتهدین و مراجع ما وقتی روی منبر روایتی از کامل الزیارات بخوانند طلبه‌ها دلیل نمی‌خواهند از مراجع سند نمی‌خواهند چون می‌دانند این کتاب از اول بسم الله تا آخرش طلای ناب است، بحث ندارد روایت آنجاست به امام صادق می‌گوید شما خودتان حسین را زیارت می‌کنید امام فرمود چگونه زیارت نکنم کسی را که خدا او را زیارت می‌کند.

خدا که جسم نیست، خدا که مکان ندارد، خدا هستی بی‌نهایت است، خدا حرکت ندارد جابجا نمی‌شود این معنی خدا او را زیارت می‌کند چیه، جوانها امام حسین را قدر بدانید او را الگوی خودتان قرار بدهید ورزش خوب است من با ورزش خیلی موافق هستم خودم هم هر روز چهل و پنج دقیقه نرمش می‌کنم بسیار عالی است، خوردن خوب است پوشیدن خوب است، ازدواج خوب است پول درآوردن خوب است اما همه این کارها را بیاییم از ابی عبدالله سرمشق بگیریم شما جوانها، من خیلی توضیح ندهم شما می‌دانیددر اتصال به ابی عبدالله چه بنده خوبی از آب درمی‌آیید و قیامت چه پاداش‌های عظیمی به شما داده می‌شود در همین کامل الزیارات است امام صادق می‌فرماید عصر عاشورا که سر مبارک او را جدا کردند چند دقیقه بعد به امر خدا هفتاد هزار فرشته آمدند زیارت از غروب روز عاشورا تا صبح یازدهم، بعد برگشتند اینقدر تعداد فرشتگان زیاد است که امام صادق می‌گوید این هفتاد هزار نفر دیگر تا قیامت نوبت بهشان نمی‌رسد، ببینید رویکرد عالم ملکوت، رویکرد عالم هستی، به ابی عبدالله چقدر است.

حیف نیست ما از این وجود مقدس بهره تربیتی ادب، عاطفی، روش اخلاق، و منش نگیریم، شما چقدر زحمت می‌کشید از راههای دور همتان که برای این منطقه نیستید هستید؟ من خیلیها را می‌شناسم شبها می‌بینم هستند از خانه‌شان که راه می‌افتند بیایند اینجا یک ساعت و نیم گاهی می‌کشد آمدنتان بسیار باارزش ولی باارزش‌تر این است که حضرت حسین را بشناسید و او را الگو و سرمشق خودتان قرار بدهید.

خب من وارد یک بحث خیلی لطیفی می‌خواهم بشوم درباره قانتا لله از فردا شب البته و آن تفسیر کلمه عبادات است، انبیاء اهل کل عبادات بودند، عبادات چند حرف دارد، پنج تا امام حسین پنجمین فرد از پنج تن است، عبادات پنج حرف دارد ع ب الف دال ت، از جلسه بعد برویم سراغ این پنج حرف ببینیم این ترکیب هر حرفش چه معنایی دارد یعنی پروردگاری که این ترکیب را درست کرده عبادنا، عبادت الله، عبد، این ترکیب از این پنج تا حرف هر حرفش اشاره به چه سرّی است به چه حقیقتی است فکر کنم اولین بارتان است که می‌خواهید بشنوید عیبی ندارد همین الان که اینجا نشستید دارید خدا را عبادت می‌کنید همین که دارید گوش می‌دهید خدا را عبادت می‌کنید، همین که دارید یاد می‌گیرید خدا را عبادت می‌کنید، آخر منبر هم که یک قطره دو قطره بیشتر اشکتان جاری می‌شود خدا را دارید عبادت می‌کنید گریه بر ابی عبدالله برترین نیرو برای مقرب کردن انسان به پروردگار است. افضل القربات، خیلی قیمت دارید شما بایدقیمت خودتان را بدانید، حرفم تمام.

یک خرده این شبها مفصل‌تر می‌خواهم برایتان روضه بخوانم تا البته جایی که طاقتم بکشد تحمل بیاورم به نظر شما بچه شش ماهه در تشنگی با چقدر آب سیراب می‌شود؟ حالا با هر مقدار آب با لیوان می‌شود به بچه شش ماهه آب داد لبش که لیوان را نمی‌گیرد، با استکان با نعلبکی در روزگار ما بچه شش ماهه به بعد را چون آب می‌خواهد می‌خواهند آب بدهند می‌روند دواخانه شیشه می‌گیرند یک سرشیشه‌ای که کم آب از آن بیاید نپرد در گلوی بچه امام بچه را بغل گرفت روبروی ابی عبدالله فرات دارد آب می‌رود امام سوار ذوالجناح آب را می‌بیند، لشگر هم همینجایی که الان حرمش است و صحنش است اینجا بودند خیلی با آب فاصله نبود چون آخر لشگر کنار فرات بود، بچه شش ماهه را مادرهای قدیم من یادم است یک قاشق چایخوری آب در نعلبکی می‌ریختند با پنبه تمیز می‌گذاشتند در آن آب به لب بچه می‌کشیدند، من از همه حرفهای ابی عبدالله که با لشگر زده یک جمله‌اش را بگویم آتش‌مان می‌زند. ان لم ترحمونی اگر بنا ندارید به من محبت کنید نکنید، اما ورحموا هذا الصغیر، به این بچه شش ماهه محبت کنید، امام داشت حرف می‌زد دید بچه دارد می‌لرزد، برگشت دید با تیر سه شعبه سر بچه را از بدن جدا کردند.