علل نامگذاری حضرت به"مهدی(عج)" و"قائم(عج)"

مجموعه شرح روایات مهدویت از حاج آقا عابدینی

شنبه، 16 آبان 1394

78 دقیقه

متن و ترجمه احادیث مورد اشاره در این جلسه:

بسم الله الرحمن الرحیم


الفصل الثّالث عشر فى بعض المعانى الواردة لأسمائه و کناه و ألقابه علیه السّلام‏

2- و عن جابر، قال: «أقبل رجل الى أبى جعفر علیه السّلام و أنا حاضر.» إلى ان قال أبو جعفر علیه السّلام:
«فإنّما سمّى المهدىّ، لأنّه یُهدى لأمر خفّى،

یستخرج التّوراة و سائر الکتب من غار بأنطاکیّة، فیحکم بین أهل التّوراة بالتّوراة، و بین أهل الإنجیل بالإنجیل، و بین أهل الزّبور بالزّبور، و بین أهل الفرقان بالفرقان،

و تجمع الیه أموال الدّنیا کلّها، ما فى بطن الأرض و ظهرها. فیقول للنّاس: «تعالوا الى ما قطعتم فیه الأرحام، و سفکتم فیه الدّماء، و رکبتم فیه محارم اللّه.» فیعطى شیئا لم یعط أحد کان قبله.» الحدیث‏

3- و عن أبى سعید الخراسانى قال:
قلت لأبى عبد اللّه علیه السّلام: «المهدىّ و القائم واحد؟»
فقال (علیه السلام) : «نعم.»

فقلت: «لأىّ شى‏ء سمّى المهدىّ؟»
قال (علیه السلام) : «لأنّه یهدى الى کلّ أمر خفىّ. و سمّى القائم، لأنّه یقوم بعد ما یموت، إنّه یقوم بأمر عظیم.»

4- و عن الصّادق علیه السّلام عن أبیه عن جدّه، قال:
«قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و اله:

«القائم من ولدى اسمه اسمى، و کنیته کنیتى، و شمائله شمائلى، و سنّته سنّتى، یقیم النّاس على طاعتى و شریعتى، و یدعوهم الى کتاب ربّى، من أطاعه أطاعنى.» الحدیث‏

5- و عن محمّد بن عجلان عن أبى عبد اللّه علیه السّلام قال:
«إذا قام القائم علیه السّلام، دعا النّاس الى الاسلام جدیدا، و هداهم الى أمر قد دثر فضلّ عنه الجمهور. و إنّما سمّى القائم مهدیا، لأنّه یهدى الى أمر مضلول عنه؛ و سمّى القائم، لقیامه بالحقّ.»

6- عن محمّد بن علىّ السّلمىّ، عن أبى جعفر علیه السّلام قال:
«إنّما سمّى المهدىّ، لأنّه یهدى لأمر خفىّ، یهدى ما فى صدور النّاس.» الحدیث‏

(منبع متن: الشموس المضییة ؛ ص50 و 51)


  1. جابر می‏گوید: در خدمت امام باقر علیه السّلام بودم که مردی وارد شد- و امام شروع به صحبت فرمود- تا به اینجا رسید که فرمود: «از آن‏رو، امام غایب، مهدی نامیده شده است که به امر پنهان از تمام مردم، رهنما می‏شود؛ او تورات و سایر کتابهای آسمانی را از غاری در انطاکیه خارج می‏کند، آنگاه در بین اهل تورات به تورات، در بین اهل انجیل به انجیل، در میان اهل زبور به زبور و در میان اهل قرآن به قرآن حکم می‏کند، «1» آنچه از اموال دنیا که روی زمین ظاهر یا در دل زمین پنهان است برای او جمع شده و در خدمتش قرار می‏گیرد، سپس به مردم می‏فرماید: «آنچه که از پیوند خویشاوندی بریدید و قطع‏رحم نمودید، خونهایی که ریختید و حرامهایی که انجام دادید همه را اصلاح و جبران کنید.» به آن حضرت چیزی داده می‏شود که به پیشینیان او داده نشده است ...» «2»

  1. ابو سعید خراسانی می‏گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: «آیا مهدی و قائم یکی هستند؟» حضرت فرمود: «آری»، گفتم: «چرا آن حضرت مهدی نامیده شده است؟» فرمود: «زیرا به تمام امور پنهان رهنما می‏شود و قائم نامیده شده است زیرا بعد از آنکه بمیرد «3» به امر بسیار مهمی قیام می‏کند.» «4»

  1. از امام صادق به نقل از پدران بزرگوارش آمده است: «رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلّم فرمود: «قائم از نسل من است، نام او نام من، کنیه‏اش کنیه من، سیما و قامتش سیما و قامت من و روش او روش من است، مردم را بر پیروی از من و دینم بپا می‏دارد و آنان‏ را به کتاب خدا دعوت می‏کند، هرکه از او اطاعت کند از من اطاعت کرده است ...» «5»

  1. محمد بن عجلان می‏گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: «وقتی قائم علیه السّلام قیام کند از نو مردم را به اسلام دعوت می‏کند، مردم را به چیزی‏که کهنه و فراموش شده است و اکثریت مردم از آن جدا شده و به گمراهی افتاده‏اند هدایت می‏نماید، قائم علیه السّلام، مهدی نامیده شده است زیرا به چیزی‏که دیگران نسبت به آن گمراه شده‏اند رهنما می‏شود و قائم نامیده شده است زیرا به حق قیام می‏نماید.» «6»

  1. محمد بن علی سلمی می‏گوید: امام باقر علیه السّلام فرمود: «همانا مهدی، مهدی نامیده شده است زیرا به امری پنهان و آنچه در دل مردم نهفته است رهنما می‏شود ...» «7»


(1). ظاهرا مقصود این است که حکم الهى واحد را به استناد کتابهاى مختلف آسمانى به مردم اعلام مى‏کند، نه اینکه هر کتاب حکم جدا و متفاوتى نسبت به کتابهاى دیگر داشته باشد و مردم به احکام مختلف عمل نمایند. مترجم‏
(2). بحار الانوار، ج 51، ص 29، روایت 2.
(3). مجلسى رحمة اللّه علیه فرموده است: اینکه فرموده است «بعد از اینکه مرد» مقصود این است که نام و یادش مرد یا مردم او را مرده پنداشتند، روایت 1 در همین فصل نیز این مطلب را تأیید مى‏کند.
(4). بحار الانوار، ج 51، ص 30، روایت 6.
(5). اثبات الهداة، ج 3، ص 526، روایت 426.
(6). اثبات الهداة، ج 3، ص 555، روایت 593.
(7). اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روایت 711.

(منبع متن: ظهور نور، ص: 65 و 66)

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته